ترس از رژِیم غذای عامل چاقی است؟

در این فایل صوتی آقای وحید خانی به این موضوع پرداختند که ترس از رژِیم غذای عامل چاقی است؟
همچنین می توانید متن فایل صوتی را مطالعه نمایید.

خب پس شروع کردین و برای لاغر کردن خودتون برنج رو کم کردین، روغن رو حذف کردین، یا هر کار دیگه ای که خودتون ازش اطلاع دارید.اگر هم جز افرادی هستید که پیش مشاوره این کار رفتید و بهتون یک برنامه غذایی داده ، اینو خیلی خوب می دونیم که ما ملزم بودیم که مقادیری مشخصی از غذاها رو بخوریم و در خیلی از مواقع، شاید بایستی خیلی از غذاها رو وزن می‌کردیم، اوایل این کار ما خیلی اشتیاق داریم  و چون یک مسیر جدیدی رو ایجاد کردیم (ذهن ما یکی از قابلیت هاش اینکه زمانی که ما یک مسیر جدید رو انتخاب می‌کنیم، اوایل با ما همراه میشه، اما در ادامه کار اتفاقاتی می افته که باعث میشه از مسیری که انتخاب کردیم عاجز بشیم و شاید دیگه اون مسیر رو ادامه ندیم.)

 اصولاً وقتی‌که ما خودمون رو برای رژیم گرفتن آماده می‌کنیم، چه اتفاقی برامون می افته؟

امروزمیخوام در مورد این موضوع صحبت کنم که:

یکی از مراجعین من وقتی‌که بهش راهنمای غذایی دادم بلافاصله گفت:

 آقای خانی؟ این یه نوع رژیمِ؟

و من همیشه سعی می‌کنم در طول مشاوره و سمینارهایی که دارم به دوستان عزیزم بگم که شما به هیچ عنوان  نباید فکر کنید که در رژِیم غذایی هستید چرا که بحث رژیم و کلمه رژیم گرفتن تأثیری در ذهن ناخودآگاه ما میزاره که نه تنها مانع از متناسب شدن ما میشه، بلکه حتی ممکنه که صدردصد ما چاق‌تر بشیم .

اجازه بدین که به خیلی وقت پیش‌ها برگردیم، شما هم احتمالاً داستان آدم و هوا رو شنیدین!

وقتی‌که اسم آدم و هوا رو میارن همه ما بلافاصله یک سیب و درختی رو می‌بینم که اجداد ما به خاطر محدودیتی که براشون ایجادشده بود درنهایت به سمت اون رفتن!

وقتی‌که سیب  رو گاز زدن خداوند اونها رو از بهشت وارد زمین کرد.

دوستان مهم‌ترین خواسته ذهن انسان داشتن آزادیه

به خاطر همین هست که آدم و هوا فقط و فقط از یک نوع میوه در بین این‌همه میوه و این‌همه خوراکی محدودشده بودند و خب وقتی‌که ذهن ما وارد محدودیت میشه به‌شدت احساس بدی رو در وجود ما به وجود میاره.

حالا بیاید به این موضوع بپردازیم:حالا بیاید به این موضوع بپردازیم:

هر دفعه که ما برای لاغر شدن اقدام می‌کنیم و رژیم‌های غذایی خاصی مثل رژیم غذایی کانادایی،  رژِیم کرفس، رژِیم  میوه  یا هر رژیم دیگه ای رو استفاده می‌کنیم عملاً داریم هم روحمون هم جسممون رو از آزادی منع  می‌کنیم و این باعث میشه که ما وارد محدودیت بشیم.

 محدودیت به هیچ‌وجه مورد تائید روح و ذهن ما انسان‌ها نیست

ما به هیچ شکلی نمیتونیم ذهنمون رو متقاعد کنیم که محدود بشه و از احساس آزادی خودش چشم‌پوشی کنه.

وقتی‌که به آدم و هوا دستور داد شده که ازاون سیب نخورند درواقع ذهن اونها بیشتر متمرکز شد روی خوردن اون سیب و به‌شدت اونها رو ترغیب می‌کرد که اون سیب را بخورند.

شما برای لاغر شدنتون هرچقدر که سعی کنید رژِیم بگیرید، در عوض ذهن شما بیشتر تلاش میکنه تا شما رو وادار کنه به خوردن بیشتر و ذهن میخواد خودشو نشون بده که من آزادم من نمیتونم محدودیت رو بپذیرم ما میخوایم لاغر و متناسب بشیم و شروع می‌کنم به گرفتن رژیم! درواقع خودمون میدونیم که داریم وارد محدودیت غذایی میشیم، اما ذهن ما آزاده! به خاطر همین ذهن برای اینکه بتونه آزادی خودش رو نشون بده از مکانسیم های مختلفی استفاده میکنه که شما رو شکست بده، برنامه غذایی شما رو شکست بده و به خاطر همینه که شما می‌بینید زمانی که وارد رژِیم میشید خیلی از غذاهایی که تا به الآن شاید خیلی بهشون توجه نمی‌کردی برای شما بسیار Bold و پررنگ میشه و شما مثلاً شیرینی که قبل از رژیم خیلی درگیرش نبودید الآن به‌محض اینکه شیرینی می‌بینید کنترل خودت رو از دست میدی یا مدام به فکر چیزهای شیرین می‌افتی.

این نشون میده که ذهن شما میخواد بگه که من نمیتونم این محدودیت رو بپذیرم و بایستی من آزادباشم.

بعضی‌ها ممکنه بگن ما تونستیم در طول مدت‌زمانی که رژیم می‌گیریم خودمون رو کنترل کنیم!

 اما دوستان من بسیاری از افراد بعد از اتمام مدت رژیم خودشون شروع می‌کنند به پرخوری کردن و خیلی زود نه تنها وزنشون برمی گرده بلکه مقداری هم از وزن اولیه خودشون بیشتر میشه چرا؟

چون ذهن مدت‌زمانی که محدود بودید رو از طریق مکانیسم‌های که گفتیم شما رو تشویق می کنه که مجدداً با پرخوری کردن اونها رو جبران کنه.

اما وقتی اسم رژیم میاد همه ما می‌ترسیم چرا؟

اما وقتی اسم رژیم میاد همه ما می‌ترسیم چرا؟

چون خاطراتی که از رژیم گرفتن داشتیم، اون تجربه‌هایی که داشتیم در ذهن ما ترس عظیمی رو به وجود آورده به همین خاطره که هر وقت اسم رژِیم میاد، به‌سرعت ذهن واکنش نشون میده، احساس بده به وجود میاد و این احساس بده رو در خیلی از بچه‌های گروه من می‌بینم.

به‌محض اینکه ما درواقع با شما صبحت می‌کنیم یا اونها میان سؤال می‌کنند میگن شما یه رژیم بدین.

کاملاً مشخصه که یک ترس در ذهن این افراد به وجود اومده است از رژیم گرفتن.

همین ترس از رژیم گرفتن باعث میشه که ما برای دوری از احساس رژیم بیشتر از میزان موردنیاز بدنمون از غذاها میل کنیم.

و به‌مرورزمان این به‌عنوان یک حالت پیش‌فرض در ذهن ما ثبت میشه اینکه زیاد خوردن یک حالت طبیعی برای من است.

به همین خاطر هر بار که ما مشغول غذا خوردن میشیم، برای اینکه احساس رژیم گرفتن نداشته باشیم، حتماً باید مقداری حداقل چند قاشق بیشتر از توان خودمون بخوریم که ما مطمئن بشیم در رژیم نیستیم.

و با این اطمینان احساس آزادی بهمون دست میده

این‌یک نوع اختلال در عملکرد ذهن است که در افراد چاق وجود دارد که فرد از ترس رژِیم گرفتن حتی علاقه‌ای به لاغر شدن هم نداره و میاد چاقی رو ترجیح میده به لاغری چون:

در ذهنش لاغری به معنای رژیم گرفتن و محدودیته.

پس در افرادی که چاق هستند وقتی شما اسم لاغری رو میارین این‌ها بلافاصله تصور رژیم گرفتن و ترسی رو که از اون داره و احساس بد رو می‌کنند.


پیشنهاد مطالعه: لاغری با تصویر سازی ذهنی

حتما بخوانید: تاثیر باورها بر کاهش وزن (لاغری ذهنی)


ما می‌بینم خیلی از افراد در مهمانی‌ها برای اینکه بهشون نگن مگه رژیم دارید شروع میکنن بیشتر از میزان موردنیاز بدنشون غذا می‌خورند.

و این به خاطر این هست که کسی شک نکنه اون داره یک برنامه غذایی خاصی رو پیاده‌سازی میکنه. البته جامعه ما به‌گونه‌ای است که وقتی یک فردی تصمیم میگره که کم‌تر بخوره، اصلاً بحث رژیم نیست، همه بهش میگن رژِیم داری، و همین کلمه رژیم داری احساس بدی در فرد ایجاد میکنه و فرد برای فرار از این احساس بد همان‌طوری که توضیح دادم سعی میکنه بیشتر غذا بخوره.

خب این باور یعنی بیشتر خوردن برای فرار از اینکه من در رژیم غذایی هستم ممکنه مدت‌ها در ذهن افراد و رفتارهای اون پیاده‌سازی شده باشه و خب این‌یک اختلال رو در روند متناسب ایجاد می‌کند.

به صورتی که ما در بسیاری از شرایط وقتی با مراجعینون صحبت می‌کنیم و درباره‌ی برنامه غذایی شون که آیا به‌اندازه غذا خورده، یا بیشتر خورده اکثراً می گن به‌اندازه غذا خوردیم.

یعنی متوجه میشیم که الآن میزان غذای موردنیاز بدنمون همین اندازه است ولی یک نیرویی یا فشاری بالای سر ما هست که به ما میگه بیشتر بخور.

و احساس می‌کنند که باید بیشتر بخورند یعنی می دونند که نباید بیشتر بخورند ولی یک نیروی درونی به اونها میگه بیشتر بخورند.

این نیروی درونی همان  ترسی است در ناخودآگاه از این‌که  نکنه داری رژیم می‌گیری و درنتیجه اقدام به بیشتر خوردن کنم.

و خب بعدازاینکه این افراد بیشتر می‌خورند، عذاب وجدان و بد شدن احساسات رو خواهند داشت.

حالا ممکنه این سؤال براتون پیش بیاد که ما چطور می تونیم این فشار رو از روی ذهنمون برداریم؟

ناخودآگاه ما یک سری اطلاعات داخلش هست که حدود  95 درصد از کل اطلاعات رو تقریباً در خودش جای میده.

یعنی 95 درصد از رفتارهای ما به‌صورت ناخودآگاه انجام میشه.

الآن که دارید این فایل  رو گوش میدید اون حالتی که قرار دارین اون حالت ناخودآگاهه. با هندزفری گوش میدین، ممکنه ناخودآگاه باشه. جای که قرار گرفتی گوش میدی همه این‌ها رفتارهایی است که به‌صورت ناخودآگاه برای شما اتفاق می افته.

بسیاری از افراد برای لاغر شدن شروع میکنن به برنامه غذایی، ورزش کردن، دارو و دمنوش، هیچکدوم از این موارد روی ناخودآگاه شما تأثیر مثبتی نداره. حتی تأثیرات منفی خواهد داشت.

چرا که 99 درصد افرادی که با این روش‌ها وزنشون رو کم می‌کنند مجدداً با بازگشت وزن و حتی بیشتر شدن وزنشون مواجه میشن که این نشون میده این روش تأثیرات منفی بر روی ناخودآگاه داره.

اما بسیاری از دوستانی که دیدگاه خودشون رو درباره صحیح خوردن تغییر میدن افرادی که در دوره‌های لاغری مجموعه همیار تناسب شرکت کرده‌اند. این افراد مراحل آموزشی رو قدم‌به‌قدم طی می‌کنند.

آموزش‌های لازم برای تغییر رفتارهای چاق‌کننده در ناخودآگاهشون رو به کار می‌گیرند و خب این تغییرات باعث میشه بعد از اینکه به‌اندازه می‌خورند هیچ‌گونه فشاری روی ذهنشون نباشه، یعنی به‌اندازه‌ی بدن می‌خورند و بدون اینکه احساس کنند در رژیم هستن، روز به روز وزننشون کاهش پیدا میکنه.

دقت کنید که افرادی که آموزش میبینن به‌خوبی میتونن پیغام سیری که در بدنشون ارسال میشه رو کاملاً دریافت کنند، و متوجه میشن که کی سییر شدن.

و فردی که آموزش ندیده، این پیغام‌ها رو ممکنه به‌خوبی دریافت نکنه.

دوست من دقت داشته باشید که شما فرض کنید، فردی که آموزش نوشتن رو یاد میگیره، مثلاً بچه‌ای که کلاس اول هست، وقتی‌که به این بچه اون قسمت‌های که آموزش داده رو نشون میدین و میگین از روش بخون، می تونه حالا به‌صورت دست‌وپاشکسته اون رو بخونه ولی یک بچه‌ای که هنوز نوشتن و خوندن رو یاد نگرفته توانایی این رو نداره که متنی که شما بهش میگین رو بخونه.

به همین خاطر شما هم برای لاغر شدن بایستی آموزش ببینید.

و این آموزش‌ها است که به شما کمک میکنه یاد بگیرید که چطور ناخودآگاهتون رو کنترل کنید و به‌راحتی مثل افرادی که متناسب هستند، با غذا رفتار کنید و وزنتون رو کاهش بدین.

شما اگر به رفتارهای غذایی افرادی که متناسب هستند نگاه کنید می‌بینید که اکثر مواقع کمتر از دیگران غذا می‌خورند.

اکثر مواقع ممکنه بخاطرنیاز بدنشون بیشتر بخورند

 چون بعضی‌ها میگن چرا دوست ما که بیشتر از ما میخوره از ما لاغر تره؟

 چون بعضی‌ها میگن چرا دوست ما که بیشتر از ما میخوره از ما لاغر تره؟

یعنی این برداشت‌های ذهنی رودارند.

درصورتی که این‌یک تفکر اشتباهه، مطمعا باشید، من این رودارم با اطمینان کامل بهتون میگم که امکان نداره یک  فردی بیشتر از نیاز بدنش بخوره و لاغر بشه.

اگر فردی رو می‌بیند که داره بیشتر میخوره درواقع اون مقادیر چون شما چندین بار در رژیم بودید اون مقادیر برای شما بیشتره، شاید اون مقادیر رو اگر شما هم بخورید متناسب باشید ولی چون شما ذهنتون مشغول شده، یا ذهنتون درواقع یک سری اطلاعات نادرست رو داره به‌محض اینکه می‌بینید یک فرد متناسب ده قاشق برنج میخوره شما بلافاصله میگین، واااو  زیاد داره برنج میخوره من این‌قدر بخورم می‌ترکم.

در صورتی که شما اگر همین مقادیر رو بخورید به‌راحتی می تونید وزنتون رو کاهش بدین.

ولی یک سری پرخوری‌هایی در طول روز دارید که همون پرخوری‌ها در طول هفته و ماه باعث میشه که وزن شما بالا بره یا وزن شما اگر بالا است ثابت بمونه.

پس خودمون رو گول نزنیم که بعضی‌ها زیاد می‌خورند پس ژنتیکشون متناسبه یا اینکه ما مشکل ژنتیک داریم که چاق هستیم، اصلاً وابدا این مباحث که مطرح می‌کنید الآن دیگه مهم نیست چون همه میدونن چاق شدن درنتیجه رفتارهای اشتباه غذایی است.


پیشنهاد مطالعه:آیا چاقی ژنتیکی است؟


و رفتارهای اشتباه غذایی از باور های است که در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت‌شده.

پس بهترین کار اینه که عادت‌های رفتاری خودمون رو تغییر بدیم با خوندن مطالب صحیح

دقت کنید که مطالب صحیح باشه چون خیلی‌ها میرن مثلاً می نویسن کاهش وزن توی گوگل  سرچ می‌کنند یک سری مقالات رو می‌بینند که داخل این مقالات نوشته‌شده برای لاغری این میوه‌ها رو بخورید، این سبزی‌ها رو بخورید.

در صورتی که شما برای لاغر شدن به نظر ما این مواد کمکتون نمیکنه، اگر کمکتون می‌کرد باوجوداینکه هزاران مقاله هست که شما می تونید ببینید، شما سریع‌تر از این‌ها باید لاغر می شودید.

پس این‌ها رو دور بریزید، مقالاتی رو بخونید که به شما کمک میکنه که بتونید ترس از رژیم رو و ترس از لاغر شدن رو در شما بشکنه و شما رو به فردی با این باور که من به‌اندازه می‌خورم و بدون اینکه بیشتر بخورم نیاز بدنم برطرف میشه و به‌راحتی میتونم به وزن ایده آلم برسم و این مقالات هست که میتونه به شما کمک کنه.

دوستان عزیزم خیلی خوشحال شدم که باهم دیگه این فایل رو گوش کردیم و پیش بردیم امیدوارم که در مسیر متناسب شدن به‌خوبی حرکت کنید و بتونید اون چیزی که میخواید به دست بیارید من وحید خانی هستم کاشناس تغذیه و مدرس دوره‌های تناسب‌اندام.

 

2 پاسخ

  1. منم همیشه فکر می کردم ژنتیک باعث شده وزنم بالا بره ولی وقتی متوجه شدم که بیشتر به دلیل رفتارهای خودم هست که چاق شدم امیدوار شدم برای کنترل وزنم اقدام کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *